دلایل پیوستن افراد به بازاریابی شبکه ای
بازار یابی شبکه ای نیز مانند هر حرفه دیگر میتواند افراد شرور و کلاهبردار را در خود جای دهد و مانند هر کسب و کار دیگرمنجر به ورشکستگی و یا موفقیت شود.در طی 60 سال گذشته از ایجاد این حرفه به شکل امروزی شرکت های بسیاری با این شیوه ی توزیع کالا تاسیس شده اند.شمار زیادی فعالیت خود را در طی 2-3 سال اول متوقف کرده اند وشمار زیادی هم بعد از گذشت سال ها به فعالیت خود ادامه داده اند. تجربه و آمار و ارقام نشان داده است که بعد از ورود بازاریابی شبکه ای به هر کشور شمار زیادی از اقشار مختلف جامعه با سطح تحصیلات گوناگون به این حرفه روی آورده اند.در اینجا لازم است به بررسی دلایل پیوستن افراد به این حرفه پرداخت . کارشناسان معتقدند که بازاریابی شبکه ای بنا به دلایل زیر موجب جذب افراد میشود:
کسب درآمد اضافی :
حتی در کشورهایی که به لحاظ اقتصادی قوی هستند بسیاری از مردم نیازمند درآمد اضافی میباشند. تاد اسمیت ،بازاریاب شبکه Rexall Show case Internatioanl که فروشنده انواع محصولات بهداشتی و غذایی است میگوید که : بیشتر مردم به علت بالا بودن هزینه ها ،در پایان ماه چیزی برایشان باقی نمانده که خرج بسیار دیگری از هزینه ها را پرداخت کنند و از آنجا که شغل تمام وقت جوابگوی تمام نیازشان نیست، در کنار آن به کسب و کار پاره وقت می پردازند. بازار یابی شبکه ای به علت پایین بودن ریسک، عدم نیاز به سرمایه گذاری و پتانسیل درآمد بالایش همیشه مورد توجه این دسته از افراد قرار گرفته است.
رضایت شغلی :
طبیعت انسان به گونه ای است که هم از فعالیتی که خوشایندش نباشد فرار میکند و هم به دنبال پول است. بسیاری معتقدند که در بازاریابی شبکه ای سالم افراد به هر 2 این خواسته ها میرسند. گذشتن از هر دو خواسته در کنار هم کار سختی است. کلی داوند اهل هاوایی میگوید : در غیر از این حرفه کجا میتوان شغلی را تصور کرد که در ازای کمک به عرضه کالا ها و خدمات بیش از آنچه توقع دارید به شما برگرداند؟ او و شوهرش که هر دو نظامی هستند در شرکت enviro – tech به کار بازاریابی مشغولند و درآمدشان را مدیون محصولی هستند که بدون نیاز به آب اتومبیل ها را میشوید.
وقت :
به این علت که این حرفه مکان ثابت و مشخص برای فعالیت فرد ندارد و یک شغل خانگی محسوب میشود و با کار کردن در خانه میتوان بیش از میزان لازم وقت داشت و دیگر نیاز به رفت و آمد بین خانه و محل کار نیست. طبق نظر سنجی های مجلهمانی 64 درصد آمریکایی ها و 68% زنان در این نظر سنجی گفته اند که اگر قرار باشد بین پول و وقت بیشتر یکی را انتخاب کنند ، وقت را انتخاب میکنند. مجله سبک زندگی با فروش مستقیم چند سطحی در اظهار نظری راجع به این نظر سنجی گفته است که این میل شدید به کسب وقت بیشتر ممکن است به نحو روز افزونی کارگران ناراضی را به بازاریابی شبکه ای سوق دهد.
کالا و خدمات :
کالا و خدمات ارائه شده در این تجارت جذابند و مردم را به این حرفه جذب میکنند. غالبا در فروش مستقیم چند سطحی کالاها و خدمات جدید به مردم ارائه میشود. نمونه بارزش کارت های تلفن است . همانطور که میدانیم میتوان این کارتها را با قیمت مناسب از فروشگاه ها تهیه کرد . این کارت ها را فروشندگان این حرفه وارد بازار کرده اند. هیلتون جانسون میگوید: مردم تجربه خوبی از محصولاتی دارند که ابتدا از طریق فروش مستقیم چند سطحی معرفی شده است و نهایتا شیفته آن میشوند. آنها میتوانند همه را از تجربه شان آگاه کنند و در طی این کار تجارتشان را هم میسازند.
میل به تشویق شدن و مورد قدردانی قرار گرفتن :
میل به تشویق شدن و مورد قدردانی قرار گرفتن یکی از بزرگترین دلایل ترغیب کننده ای است که مردم را به بازاریابی شبکه ای سوق میدهد و وقتی مردم با وجود کار طاقت فرسایی که میکنند از انها قدردانی نمیکنند به دنبال کار دیگری میروند که این نیاز را برآورده سازد.بازاریابی شبکه ای به خوبی به این نیاز پاسخ میدهد و از افراد قدردانی میکند. به همین دلیل است که شرکتهای فروش مستقیم چند سطحی جلسات سالانه برگزار میکنند تا از توزیع کنندگانشان در مراسم عمومی قدردانی کنند.
رشد شخصی :
عامل انگیزه بخش دیگر که افراد را به سمت این حرفه می کشاند، رشد شخصی می باشد. تجربه نشان داده که افراد برای کسب موفقیت در این حرفه نیاز به افزایش توانایی فردی و رشد شخصی دارند. افزایش روابط با دیگران ، بهبود روابط اجتماعی و افزایش مهارتها از مواردی هستند که افراد نیاز به کسب آن در این حرفه دارند. افرادی که اعتماد به نفس بالایی دارند معمولا برای پیوستن به این حرفه تقلای چندانی نمیکنند، این قبیل افراد در حقیقت شالوده لازم برای فروش مستقیم چند سطحی یعنی همان عزت نفس را در خود دارند و هر چه موفقیت کسب میکنند ، عزت نفسشان هم بالاتر است.
درآمد انفعالی یا پس مانده :
توانایی ایجاد یک درآمد انفعالی در فروش مستقیم چند سطحی از عوامل دیگر در جهت جذب افراد میباشد. به علت توانایی افراد در ایجاد یک سازمان فروش که محدودیتی در مقدار فروش آن وجود ندارد. افراد قادر به کسب این درآمد میباشد بدین معنی که هرچه قدر گستره سازمان فروش بزرگتر باشد محصول بیشتری در آن به فروش میرسد و فرد درآمد بیشتری کسب میکند.
عوامل دیگر :
در اواخر دهه 1960 در آمریکا ترکیبی از عوامل اقتصادی و اجتماعی دست به دست هم دادند تا در مقایسه با قبل از آن، زنان بیشتری به سر کار بروند بعضی از آنها به دلایل علاقه شخصی و بعضی دیگر به دلیل نیاز خانواده شان به یک درآمد اضافه در دهه 1970 و دهه های بعد از آن در آمریکا بسیاری از این زنان هنگامی که از فرصت ارتقا یافتن به مناصب اجرایی محروم ماندند از مشاغل دولتی کناره گرفتند. از آنجایی که تعدادی از همدردان این کارمندان ناراضی در جست و جوی شغلی جدید ،بازاریابی شبکه ای را انتخاب کرده بودند. بدین ترتیب به یکباره زنان و مردان سطح بالای جامعه دریافتند که میتوانند پول اضافی مورد نیازشان را در این تجارت بدست آورند یا حتی در مقام یک فروشنده میتوانند به لحاظ درآمدی از شغل قبلی خود پیشی بگیرند. بنا به دلایل مختلف از جمله رکود اقتصادی را به هزار و یک دلیل دیگر میتوانند عزر فرد را در یک شرکت بخواهند. اما در این حرفه حتی اگر از افراد دیگر هم بیشتر درآمد کسب کنید هیچ مشکلی پیش نمیآید. اینها دلایلی هستند که منجر به جذب افراد به سمت این حرفه میشود .
همانطور که در بالا اشاره شد موارد ذکر شده از دید بسیاری از تحلیل گران از دلایل اصلی پیوستن افراد به این حرفه می باشد.
اما در کشور ایران به دلیل عدم وجود بستر لازم و سالم و حضور شرکت های ناسالم این عوامل به بیراهه رفته اند و به دلیل عدم توانایی مردم در تشخیص شرکت های سالم از نا سالم ، دلیل آنها از پیوستن به این گونه شرکت ها ، کسب پول و ثروت در کمترین زمان ممکن و به قول معروف راه یک شبکه پولدار شدن میباشد. قابل ذکر است ،همین گرایشات برای پوستن به یک شرکت خود میتواند مبنای تشخیص شرکت های سالم و ناسالم از همدیگر باشد. بدین صورت که اگر دلیل پیوستن شمار زیادی از افراد به یک شرکت کسب درآمد باشد خود دلیلی بر وجود اشکال در فعالیت شرکت میباشد. تمامی موارد ذکر شده در بالا در صورت وجود شرکت های سالم ایجاد میشود و دلایل مردم برای پیوستن به این حرفه به موارد ذکر شده سوق پیدا میکند. تهدیدی که شرکتهای ناسالم در همین راستا ایجاد میکنند درست بر خلاف دلایل ذکر شده میباشد و کشور ما نیز به علت فعالیت گسترده شرکت های هرمی نمونه بسیار خوبی برای اینگونه گرایشات منحرف شده میباشد. بر اساس آمار و گزارش های موجود در این زمینه طرح های ناسالم در ایران نه تنها منجر به کسب درآمد اضافی برای مردم نشده است بلکه سرمایه بسیاری از افراد را بدون داشتن هیچ گونه بازدهی در این راه هدر داده است. در زمینه رضایت شغلی 99% افرادی که در این حرفه به صورت ناسالم مشغول به فعالیت بوده اند هیچ گونه رضایت خاطر به جز از دست دادن سرمایه و وقت برایشان در بر نداشته است. مساله مهم دیگر فارغ از کسب درآمد ،رشد شخصی است که در کشور ما نشانداده شده است که بیش از 95% افراد که در شرکت های ناسالم فعالیت میکردند نه تنها رشد شخصی نداشته اند و مهارتی در این راستا کسب نکرده اند بلکه بعد از دست کشیدن از این کار به علت تغییر چارچوب ذهنی در یک بستر ناسالم و به عنوان فردی مخرب در جامعه فعالیت روزمره و زندگی خود را در پیش میگیرند. در کشور ما به علت فعالیت گسترده شرکت های هرمی ، موارد ذکر شده ملاک افراد برای گرایش قرار نمیگرد و عواملی همچون "یک شبه پولدار شدن" ملاک افراد قرار میگیرد.
منبع :mlmbook