بازاریابی شبکه ای و تجارت الکترونیک
چه شرکتی را انتخاب کنیم؟
دو شنبه 29 اسفند 1390 ساعت 17:48 | بازدید : 598 | نویسنده : کاوه | ( نظرات )

 

چه شرکتی را انتخاب کنیم؟

انتخاب یک شرکت بازاریابی شبکه ای مثل انتخاب دسر بعد از غذاست. می پرسید چطور ؟ در هر دو مورد شما گزینه های بسیاری دارید که می توانید قبل از انتخاب هر کدام وقت کامل بگذارید. کدام بهتر است؟ کلوچه ی سیب؟ کیک؟ بستنی؟ میوه ی خامه دار؟ اولین کار این است که انتخابها را محدود کنید؛ همه را با هم که نمی توانید بخورید.

برای انتخاب یک شرکت بازاریابی شبکه ای هم باید دقیقاً همچین کاری بکنید. از چه محصولی خوشتان می آید؟ لوازم بهداشتی؟ لوازم آرایشی؟ محصولات فرهنگی؟ محصولات غذایی؟ خدمات (گوناگون)؟ تمامی این حوزه ها برای توزیع از بازاریابی شبکه ای استفاده می کنند. اگر می خواهید یکی را انتخاب کنید باید معین کنید که کدام یک را بیشتر از بقیه می پسندید. کدام یک نظرتان را گرفته است؟ کدام را با جان و دل قبول دارید؟

بعد از محدود کردن انواع دسرها،تازه باید تصمیم دیگری هم بگیرید. فرض کنیم از بین انواع دسرها، کیک را انتخاب کرده اید. بسیار خوب! اما چه کیکی ؟ شکلاتی؟ دو لایه یا ساده؟ این مرحله در هر تصمیم گیری سخت ترین قسمت کار است؛چون کیکی که انتخاب می کنید باید واقعا شما را _لا اقل تا دسر بعد_راضی نگه دارد.

فرض کنیم بعد از کلی فکر وبررسی، تصمیم گرفته اید که به توزیع محصولات فرهنگی بپردازید.عالی است. اما محصولات فرهنگی شامل انواع و اقسام محصولات جذابی می شود که همگی از طریق بازاریابی شبکه ای قابل توزیع اند حالا می رسید به همان تصمیم نهایی و دشوار. می خواهید به توزیع کدام محصول فرهنگی بپردازید؟ کتاب یا فیلم؟ شاید هر دو، اما شاید مذهبی و غیره؟ شاید هم علاقه مند به توزیع اسباب بازی های آموزشی باشید. شاید هم دوست داشته باشید توزیع کننده ی همه ی اینها باشید. در این صورت باید به شرکتی ملحق شوید که عرضه کننده ی محصولات متنوعی باشد.

هشدار بعضی افرادی به رغم نهی شدید افراد متخصص و منع بسیاری از شرکت ها ، با بیش از یک شرکت بازاریابی شبکه ای همکاری می کنند. اینکار مانع از استفاده ی موثر و کارآمد شما از وقتتان می شود زیرا باید درباره ی دو شرکت یا دو یا چند محصول اطلاعات کسب کنید. به علاوه ، ممکن است در برنامه هایتان تداخل به وجود بیاید؛ مثلاً ممکن است هر دو شرکت در آخر هفته برنامه ی مهمی را اجرا کنند.

انتخاب کردن دسر مورد علاقه تان به اندازه تصمیم گیری درباره ی آینده تان در تجارت بازاریابی شبکه ای اهمیت ندارد و انتخاب کردن شرکت بازاریابی شبکه ای مورد پسندتان به اندازه ی انتخاب دسر شوخی بردار نیست! درست است که هر دوی اینها به هم شبیه اند، اما فقط در ظاهر. در انتخاب دسر، چه خوب و چه بد بالاخره چیزی «بدست می آورید» ، اما در انتخاب شرکت بازاریابی شبکه ای اگر خطا کنید، دست به ریسک زده اید که چه بسا از دست دادن پول، عزت نفس، منافع و شاید حتی اعتبارتان منجر شود.

ورود شما به سیستم بازاریابی شبکه ای یک شرکت ممکن است یک تصمیم سرنوشت ساز در زندگیتان باشد و خودتان هم این را ندانید. سالانه هزاران نفر بازاریابی شبکه ای را به صورت پاره وقت شروع می کنند اما بعد از دو_سه سال متوجه می شوند که مایل اند آنرا به عنوان حرفه ی اصل شان انجام دهند. اگر چنین اتفاقی برای خود شما هم بیفتد، بسیار خوشحال خواهید شد وقت گذاشته اید و به فرصت های موجود در این حرفه توجه کرده اید. انتخاب کردن شرکت قبل از سنجیدن همه ی جوانب الزاماً کار نادرستی نیست. در واقع اکثر مردم به همین شکل وارد بازاریابی شبکه ای می شوند. چنین افرادی کار تصمیم گیری را به شخص دیگری می سپارند. اما بسیار پیش آمده است که نتورکرهایی مکرراً شکست خورده اند و بعضی دیگر دائماً از این شرکت به آن شرکت پریده اند وبه دنبال فرصت مناسبی می گشته اند که ارزش صرف وقت و پول و اعتبارشان را داشته باشد.

ما به منظور کمک به شما در اتخاذ تصمیمی عاقلانه راجع به آینده تان در تجارت بازاریابی شبکه ای، در این درباره ی انواع صنایعی بحث خواهیم کرد که برای توزیع کالاها و خدماتشان اساساً به بازاریابی شبکه ای متکی هستند. همچنین ملاک هایی در اختیارتان خواهیم گذاشت تا با آنها صنعت دلخواه تان را انتخاب کنید. در ضمن به شما کمک می کنیم تا کارتان به تعویض پی در پی شرکت نکشد.

شرکت های بازاریابی شبکه ای  دائم می آیند و می روند ، اما صنایع مختلف (به استثنای معدودی) همیشگی اند. اگر تصمیم گرفته اید بازاریابی شبکه ای را تا آخر عمرتان انجام بدهید، مهمتر از هر چیزی، انتخاب یک صنعت دلخواه است که با رغبت و اشتیاق تمام در آن فعالیت کنید. وقتی شما صنعت مورد علاقه تان را انجام دهید، آن وقت حتی اگر هم در ادامه ی کار بخواهید شرکتتان را عوض کنید، احتمال رسیدن شما به اهداف شخصی و کارتان بیشتر خواهد بود.

برخلاف آنچه ممکن است شنیده باشید، بازاریابی شبکه ای یک صنعت نیست، بلکه بسیاری از صنایع از بازاریابی شبکه ای به عنوان شیوه ای برای توزیع کالاها و خدماتشان استفاده می کنند.

همچنین بر خلاف آنچه ممکن است شنیده باشید، دامنه ی بازاریابی شبکه ای بسیار وسیع تر است از شرکت های فروشنده ی «لوازم بزک و دزک» . صنایع مختلف بسیاری هم اکنون برای توزیع کالاها و خدماتشان از روش بازاریابی شبکه ای بهره می گیرند؛که از آن میان یکی یا چند تا هم احتمالاً خوشایند شما خواهد بود. به همین دلیل قطعاً بعضی از این صنعت ها برای شما جذاب تر از بقیه خواهد بود.

تقریباً هر صنعتی می تواند از بازاریابی شبکه ای استفاده کند و برخی از متخصصان بر این عقیده اند که سرانجام اکثریت صنایع این کار را خواهند کرد. هر قدر[عرضه ی] محصول یا خدمت ارائه شده از طریق بازاریابی شبکه ای آسان تر باشد، بهتر است؛ چون آموزش دادن نحوه ی بازاریابی و فروش آن به شبکه ای بزرگ و بین المللی از مشتریان فعال آسانتر خواهد بود. با این حال حتی محصولات و خدمات پیچیده، از قبیل سرمایه گذاری های مختلف و وام های تجاری نیز هم اکنون از بازاریابی شبکه ای استفاه می کنند.

«انجمن فروش مستقیم» (www.dsa.org) صنایع استفاده از بازاریابی شبکه ای را تحت 5 عنوان کلی دسته بندی می کند :

1-      محصولات خانگی/ خانوادگی : از قبیل لوازم آشپزی، قاشق و چنگال و مواد پاک کننده و شوینده و غیره.

2-      محصولات شخصی: از قبیل لوازم  آرایشی و بهداشتی، جواهر آلات و مواد مراقبت کننده ی پوستی

3-      خدمات /متفرقه / سایر از قبیل ارتباطات از راه دور، آموزش و خدمات اینترنتی

4-      محصولات مرتبط با سلامت: از قبیل مواد لاغر کننده ویتامین ها ومکمل های غذایی

5-      5-محصولات سرگرم کننده /آموزشی از قبیل کتب، اسباب بازی و بازیهای گوناگون

به هنگام انتخاب صنعت مورد نظرتان به مسئله ی سود دهی و اعتبار آن صنعت هم نظر داشته باشید. برخی از حرفه ها به سبب محصولات و خدماتی که عرضه می کنند سریعتر از دیگر حرفه ها تولید پول می کنند؛ بخصوص محصول یا خدمتشان منحصر به فرد باشد. با این حال، مواظب کالاها و خدماتی هم باشید که در کوتاه مدت ثروت کلان به دست می دهند؛ زیرا عموماً چنین کالاهایی سریعتر از سوی رسانه ها و مسئولین مربوطه مورد بازرسی و تفحص قرار می گیرد و احتمال دسیسه بودن طرح های آنها بسیار فراوان است.

عوامل متعددی در تعیین سودآور بودن این تجارت موثرند، از تیم مدیریتی شرکت گرفته تا طرح و نحوه ی بازاریابی و فروش و وقت گذاری شما و غیره. و به همین دلیل برخی صنایع از بقیه سودآورترند. با این حال بعد از مصاحبه با بسیاری از توزیع کننده های بسیار با انگیزه و آموزش دیده مشخص شد که بیشتر به محصولات و خدمات عرضه شده بستگی دارد. برای مثال به گفته ی تریولیس باند، نایب رئیس فروش و بازاریابی شرکت 2021 Interactive (این شرکت برای شرکت های بازاریابی شبکه ای امکانات کامپیوتری فراهم می کند)، « هر جور کالا یا خدماتی که مورد پسند بازار باشد، در بازاریابی شبکه ای سودآور خواهد بود». با این حساب ، صنایعی که محصولات یا خدماتشان با ارتقای کیفیت زندگی، زندگی خانوادگی، سلامتی، ضد پیری و تغذیه ی مناسب مرتبط است، می توانند جزء صنایع پولساز محسوب شوند.

محصولات رژیمی چطور؟ قطعاً بله. کیفتن جالی، معاون شرکت Advent communication  (دفتر مشاوره ی حقوقی مستقر در دالاس که 20 سال سابقه دارد و به شرکتهای فروش مستقیم از جمله شرکت های بازاریابی شبکه ای مشاوره می دهد) در این باره می گوید: «تقریباً همه به دنبال یک رژیم غذایی موثر و کارآمدند. محصولات مربوط به رژیم غذایی در بازاریابی شبکه ای خیلی خوب جواب می دهند، چون از هر 10 نفر، 8 نفر که هیچ نیازی به وزن کم کردن ندارند تصور می کنند که نیاز دارند! این بدین معنی است که همه مشتری اند!»

و چقدر خوشایند است وقتی دست روی صنعتی می گذاری که بازار خوبی پیدا می کند؛ بازاری که ارزش محصولات و خدماتتان را به خوبی می داند و از آنها واقعاً استفاده می کند. در آن صورت، شما نه فقط در زندگی مشتریانتان تحول ایجاد می کنید، بلکه از نعمت مشتریان همیشگی نیز برخوردار خواهید شد.

کلیفتن میگوید پیش بینی کردن اینکه چه صنایعی پر فروش می شوند و پرفروش باقی می مانند، دشوار است. وی در این باره توضیح می دهد :«در سال 1991 من گمان می کردم که ارتباطات از راه دور به اوج خود رسیده است، اما دقیقاً همان موقع شرکت اکسل از راه رسید و بازار عظیمی پیدا کرد. چند سال بعد مجموع عایدی سالانه ی اکسل متجاوز از 5/1 نیم میلیارد، آن هم فقط در ایالات متحد بود... یا مثلاً دستگاه های تصفیه آب را یادتان هست؟ نیم قرن روی قفسه ی مغازه ها خاک خوردند و فروششان انگشت شمار بود. اما خب در دهه ی 1980 شرکت National Sales Associates به مشتریان درباره ی مزایا و نحوه ی استفاده از این دستگاه ها آموزش داد و در عرض چند سال توانست یک-سوم دستگاه ها در ایالات متحد به فروش برساند! ... البته همیشه نمی توانید توقع چنین نتایجی را داشته باشید.



|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


انتخاب یک شرکت - قسمت دوم
دو شنبه 29 اسفند 1390 ساعت 16:5 | بازدید : 682 | نویسنده : کاوه | ( نظرات )

 

انتخاب یک شرکت - قسمت دوم

آن دو سوال قبلی را از خود بپرسید و محصولی را پیدا کنید که قیمتی منصفانه داشته باشد. اجازه بدهید به متغیر های دیگر محصول نگاهی بیندازیم.

آیا محصول منحصر به فرد و انحصاری است؟ به طور ایده آل شما خواستار محصولاتی هستید که تنها از شرکت شما قابل تهیه باشند. اگر محصولات شما از مغازه خرده فروشی و یا جاهای دیگر قابل خرید باشد، شما با کشمکش های بیشتری مواجه خواهید شد مگر آنکه قیمت محصول شما واقعا پایین تر باشد.

آیا مصرفی هستند؟ اینجا تبعیض قائل می شویم و فکر می کنیم محصولات مصرفی (غذاها، مواد خوردنی و غیره ..) در طولانی مدت بهتر از محصولات غیر مصرفی مانند فیلتر های آب یا جواهرات کار می کنند. می دانیم صنعت پر از مواد غذایی، محصولات خانه و پر از شرکت ها لوازم بهداشتی است ولی برای آن دلیلی وجود دارد. آنها جواب می دهند. اگر افراد شما شامپو، صابون یا به طور مداوم ویتامین مصرف می کنند( همانطور که اغلب افراد چنین می کنند) شما سفارشات دائمی بیشتری خواهید داشت. این به معنای ایجاد سرمایه بیشتر و پاداش های اضافی بیشتر برای شماست.

چه میزان از حجم ماهیانه ای از محصولاتی که بازاریابی می کنید، تولید می شود؟ این یک سوال مهم است زیرا میزان زیادی از سرمایه با مصرف شخصی اعضای شبکه خودتان به وجود می آید. البته بقیه از مصرف ماهیانه مشتریان به دست می آید. با افزایش میانگین ماهیانه، پتانسیل سود شما بیشتر خواهد بود.

فرض کنید شما در شرکتی هستید که تنها یک محصول ارائه می دهد که یک نوشابه انرژی زا به مبلغ 4000 تومان است و میانگین مصرف مردم از آن ماهیانه یک بطریست. با داشتن 100 عضو و مشتری در گروه شما، شما ماهیانه 400000 تومان فروش انجام می دهید و متعاقبا درصد مشخصی از آن را دریافت می کنید.

حال فرض کنید شما در شرکتی هستید که محصولاتی از قبیل نوشابه انرژی زا ، غذای آماده، مولتی ویتامین، لوازم بهداشتی و مکمل های رژیمی ارائه می دهد و سرمایه تولیدی از هر خانوار 100000 تومان است. با وجود همان 100 عضو و مشتری، شما فروشی بالغ بر 10 میلیون خواهید داشت. اگر بقیه فاکتور ها ثابت باشد، در شرکت های چند محصولی، سرمایه بیشتری کسب می کنید البته این به معنای آن است که سود بهتری هم دریافت خواهید کرد ولی به معنای آن نیست که شما نمی توانید از شرکت های تک محصولی سودی کسب کنید.

اگر محصول ماهیانه، سرمایه زیادی فراهم کند یا اگر مردم نیاز داشته باشند که ماهیانه مقادیر زیادی از آن را خریداری کنند، سرمایه بیشتر و سود بیشتری کسب می کنید. اما نکته اینجاست که هر چه میانگین ماهانه حجم محصول مصرفی بیشتر باشد، پتانسیل سود آوری شما نیز بیشتر خواهد بود.

این سوالات در مورد محصولات بهترین نکات مورد توجه در انتخاب یک شرکت است. رشد گروهی طولانی مدت و واقعی نیاز به محصول به وجود می آورد. طرح سود دهی، رهبری شرکت و فاکتور های دیگر همگی نکات ثانویه هستند.

در عرصه این شغل فرصت طلبان و مربیانی هستند که به شما می گویند: «محصولات مهم نیستند». آنها بر این تاکید دارند که طرح سود دهی است که باعث رشد می شود. اوایل ممکن است چنین چیزی تحقق یابد اما اگر محصولتان ارزشی برای مشتریان نداشته باشد شما نمی توانید کسب و کار خود را در طولانی مدت حفظ کنید.

در پایان برای انتخاب یک شرکت هرگز اصول اخلاقی و ادله خود را به خاطر کسی تغییر ندهید و اگر چیزی برای شما غیر منطقی وغیر اخلاقی به نظر می رسد، از آن بگذرید



|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


انتخاب یک شرکت - قسمت اول
دو شنبه 29 اسفند 1390 ساعت 16:4 | بازدید : 734 | نویسنده : کاوه | ( نظرات )

 

انتخاب یک شرکت - قسمت اول

شرکتی که شما به آن ملحق می شوید نقش مهمی در شانس رسیدن به موفقیت دارد. شما باید در ابتدا دو سوال از خود در مورد شرکت بپرسید. این کار تا حد زیادی کار شما را آسان می کند. هر شرکتی که به این دو سوال پاسخ مثبتی ندهد می تواند خارج از لیست شما قرار گیرد.

سوال اول: اگر شما در شبکه عضو نشوید، آیا این محصولات یا خدمات را در هر صورت خریداری می کردید؟

با خودتان صادق باشید.اگر جواب منفی است شرکت دیگری بیابید. اگر شرکتی که قصد عضویت در آن را دارید بر پایه محصولات بنیان نهاده نشده باشد . محصولات استفاده شخصی نداشته باشد، ابدا به نظر نمی رسد که شما بتوانید در این شرکت موفق شوید.

دوتا از اولین سوالاتی که از منظر نخستین باید در این رابطه پرسیده شود چنین است:

«آیا شما این محصولات را استفاده می کنید؟» و «آیا آنها مناسبند؟»

اگر شما نتوانید جواب مثبتی به آنها بدهید به نظر نمی رسد که شما بتوانید وارد آن شبکه شوید. حال اگر می توانید جواب مثبت بدهید، به سوال بعدی رجوع کنید.....

سوال دوم: آیا آن محصول یا خدمات را با چنین قیمتی خریداری می کنید؟ اگر شما در بازار آزاد برای این محصولات چنین هزینه ای پرداخت نمی کنید، به نظر نمی رسد دیگران بخواهند چنین کاری انجام دهند. فکر نکنید که مردم فقط بدین خاطر که ممکن است پاداشی دریافت کنند، برای یک محصول هزینه اضافی پرداخت می کنند. بارها و بارها زمان نشان داده است که مردم چنین کاری نمی کنند.

موفقیت شما در بازاریابی شبکه ای براساس رسیدن محصول به مشتری نهایی است، کسی که واقعا خواستار آن باشد و از آن استفاده کند. افرادی که برای گرفتن پاداش محصولاتشان را در خانه انبار می کنند، سرانجام با پرشدن خانه و انباری و خالی شدن حسابشان متوقف می شوند. افراد باید خواستار استفاده از محصول شما باشند و تمایل داشته باشند که هزینه آن را پرداخت کنند.

با محرک ها و وعده وعید ها گمراه نشوید و سعی نکنید محصولی را با قیمتی گرانتر بازاریابی کنید. درست مانند هر صنعتی، بازاریابی شبکه ای یک بخش کوچکی از فرصت طلبان شرور را هم در خود دارد. آنها در بزرگنمایی و ایجاد محرک های ثانویه بسیار خوب عمل می کنند و چیزی را خلق می کنند که به نظر قانونی است. اما این در واقع یورشی است که به دقت هماهنگ شده است.

برای مثال فرض کنید آنها شرکتی را تبلیغ می کنند که یک بسته نرم افزاری را 15000 تومان می فروشد. آنها قرارداد خوبی با یک شرکت نرم افزاری بسته اند که پول اضافی و دیگر چیز های خوب می دهد. سپس آنها نزد شما می آیند. شما متعجب می شوید: «15000 تومان برای یک بسته نرم افزار ساده» و می گویید :«آیا این گران نیست؟»

آنها در پاسخ می گویند: «احمق شده ای؟ همه این بسته را می خرند. به چک پاداش من نگاه کن. من ماه اول 4 میلیون تومان بدست آورده ام! این ما می خواهم آن را به 6 میلیون تومان برسانم»

در نظر شما 15000 تومان برای یک بسته نرم افزاری ساده مسخره می آید. اما 4 میلیون در ماه اول؟

شما به این فکر می افتید که اگر افراد دیگر این بسته را می خرند، باید چیز استثتایی باشد.

شما دقیقا با جنبه تاریک قضیه اغوا شده اید. طمع پول نقد فوری، مانند هاله ای از ابر چشم انداز قضاوت شما را پوشاند و شما اجازه داده اید حرص و طمع بر منطق شما غلبه کند.

کار بعدی که این فرصت طلبان انجام می دهند آن است که شما را قانع می کنند که سرمایه زیادی بر روی این کار صرف کنید. آنها این اطمینان خاطر را می دهند که شما شروع خوبی خواهید داشت و مانند یک راهبر شروع خواهید کرد. در اولین ماه خود کمک هزینه مسافرتی دریافت می کنید و از این قبیل حرفها... بنابراین شما 500،000 تومان از این بسته را خریداری می کنید. در اولین ماه 200،000 تومان پول نقد دریافت می کنید.

این 200 هزار تومان از کجا آمده است؟ از 500،000 تومان خودتان. اما شما به این فکر نمی کنید. زیرا سرگروه شما فقط آخرین چکش را به شما نشان داده و حالا او ماهیانه به جای 4 میلیون 8 میلیون می گیرد. چیزی را که او فراموش کرده است که ذکر کند آن است که او چنین پولی را از افرادی مانند خود شما که 500،000 تومان برای یک بسته ساده می دهید و در کنج خانه تان در حال خاک خوردن است، به دست می آورد.

حالا در سراسر شهر، مردم 500 هزار تومان از یک بسته ساده و به دردنخور نرم افزار که در حال خاک خوردن است را در کنج خانه هایشان دارند و آنها تب دعوت افراد جدید را دارند....افراد بیشتری ملحق می شوند...جلسات بزرگتر و بزرگتر می شود و ماشین تخت گاز می رود.

مردم دادن 15 هزار تومان را برای یک بسته ساده را ادامه می دهند. زیرا در رویایشان فکر دستمزد چند میلیونی را در ماه اول می پرورانند. با این حال دیر یا زود کسی می آید و می گوید: «آیا احمق شده اید؟ من با 15 هزار تومان می توانم یک کفش برای خودم یا بچه ام بگیرم»

اینجاست که محرک(تشویق به داشتن درآمد میلیونی) مانند یک لاستیک پنچر می شود. کشمکش از سطوح زیرین شروع می شود و لایه به لایه به بالا می رسد در انتها بسیاری از افراد 500 هزار تومان بسته نرم افزاری ساده در خانه دارند که حالا از روی ناچاری سعی می کنند آن را به نصف قیمت بفروشند. عجب دزدی و عجب تراژدی ای. همه اینها می توانست بوجود نیاید اگر فقط از خود می پرسیدید: «اگر من پاداش دریافت نکنم آیا برای این بسته ساده 15 هزار تومان پرداخت می کنم؟

اشتباه نکنید. این بدان معنی نیست که شرکت MLM باید محصولی به شما ارائه دهد که ارزانتر از جاهای دیگر باشد. این بدان معناست که این محصول باید با قیمتی عرضه شود که شما و دیگران تمایل داشته باشید هزینه آن را بپردازید و اینکه به مقدار لازم در سبد خرید شما قرار گیرد.

بنابراین این سوال را نپرسید که «آیا این ارزانترین محصول بازار است؟» بلکه در عوض بپرسید: «اگر من انتظار پاداش نداشته باشم آیا این محصول را می خرم؟» و «آیا این قیمت منصفانه است؟» من معتقدم اگر افراد این دو سوال را از خود بپرسند 90% مشکلات بعدیشان را حذف کرده اند.

در قسمت بعد به متغیر های دیگر محصول که باید در انتخاب یک شرکت مد نظر داشت می پردازیم



|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد

منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
نویسندگان
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



دیگر موارد


تبادل لینک هوشمند





آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 85
:: کل نظرات : 4

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 5

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز :
:: باردید دیروز :
:: بازدید هفته :
:: بازدید ماه :
:: بازدید سال :
:: بازدید کلی :